سلام و صلوات خداوند بر محمد وال محمد
نقل از یک حاجی از استان بوشهر که راننده چند زائر به زیارت و پاه بوس آن بزرگوار رفته بودند.
حاج احمد زارعی: یک روز من در خانه نشسته بودم و چند نفر آمدند گفتند که ما را با ماشین
به زیارت آن بزرگوار ببر و زمانی که خواستیم حرکت کنیم گوسفند نذری از دست زائرین فرار
کرد و هر چقدر دنبال آن گوسفند گشتند پیدا نکردند و در نهایت رفتیم به زیارت و فردا صبح
خادم آن بزرگوار آمده و به ما گفت هر چه زود تر بروید من در راه از زائرین پرسیدم جریان چیست
که گوسفند فرار کرد و خادم این طور به شما گفت آنها اقرار کردند که ما چند شب پیش مشروب
خورده و یک عدد گوسفند هم دزدیدم و بعدا خادم آن بزرگوار به من گفت بعد از رفتن شما
گوسفندی به درب آن حضرت آمد و بعد از تحقیقات من فهمیدم گوسفند همان گوسفندی
بود که از دستشان فرار کرده بود.
نویسنده: یاسر امینی ۰۹۱۷۹۷۱۱۳۶۲
برای سلامتی و خوشنودی آقا امام زمان صلوات.